همیشه از زمان کودکی کنجکاو بودم که بدانم آن چه عاملی است که مردم را برمی انگیزد. همیشه این احساس را داشتم که اگر بتوانم آن را پیدا کنم، چیزی به زندگی ام اضافه می شود. من که با وعده های پرشور کتابهای خودیار وسوسه شده بودم، تمامشان را خواندم. یک صدا می گفتند"قدم اول آن است که تصمیم بگیرید و بدانید که هدفتان در زندگی چیست؟"
روزی به این امید نشستم و قلم به دست گرفتم تا هدفم را روی کاغذ بیاورم. چیزی به ذهنم نمی رسید.
پیشنهاد این کتابها این بود که بایستی از یک موفقیت مشخص شروع کنم (مثلا ترفیع مقام)، اما هیچ کدام از این هدفها مرا حرکت نمیداد.
قادر نبودم آن هدف روشنی را که راضی ام می کرد پیدا کنم. کم کم از خود پرسیدم "نکند مشکلی در من است؟"
هر وقت سعی می کردم به هدفی متعهد شوم، به خیلی بیشتر از آنچه انتظارش را داشتم می رسیدم ولی نتایج، با آن حدی که کتابها گفته بودند مرا راضی نمی کرد. یک روز فلان هدف مهم بود. روز دیگر، هدف دیگری مرا جلب می کرد. هیچ وقت از صمیم قلب خود را متعهد چیزی نکرده بودم.
سعی کردم دیدگاه جدیدی را برای زندگی ام بسازم، اینکه منظور مقاصدی نیست که با اهداف از پیش ساخته ای مطابقت داشته باشد، بلکه کشف تدریجی و روشن ساختن یک هدف است، چیزی که از ذات علایق و توانایی های ویژه من برآمده است. در واقع آنچه انجام می دهید مهم نیست، بلکه دانستن علت انجام آنهاست که به ما حسی از هدف می دهد.
بگذارید زندگی از شما سوال کند. دکتر ویکتور فرانکل عقیده دارد که "آمادگی برای اینکه زندگی از ما سوال کند راهی است برای یافتن حس هدف. اینکه بفهمیم ما که هستیم؟" او می گوید: بیشتر ما از زندگی سوال می کنیم در حالیکه باید بگذاریم او از ما سوال کند.
بیشتر ما می پرسیم:
زندگی برای ما چه کرده است؟
آیا امروز زندگی بر وفق مراد من پیش میرود؟
زندگی برای من چه دارد؟
یک روز بطور آزمایشی فرآیند سوال کردن را برعکس کنید. شادی مستمر در کار و زندگی نیازمند این است. کار، تفریح، ارتباط، یادگیری و خدمت به دیگران همگی اجزای یک زندگی تمام عیارند. در این فکر باشید که روند سوال کردن را اصلاح کنید. تنها شما می توانید به آنها پاسخ دهید یا از آنها طفره بروید.
#ریچارد_لیدر
#کتاب #برنده_باشیم
ترجمه #سارامیرزایی
منبع: انتشارات_بنیاد_فرهنگ_زندگی